گيرم امروز هم گذشت. گيرم حكومت يك قدم عقب رفت در مقابل زندانيان( كه نرفته است) ، گيرم در احكام ظالمانه تجديد نظر شد و يك درجه تخفيف دادند( كه نداده اند) ، گيرم كه رفتار زندانبانان با اسراي دربندمان اندكي انساني شد( كه نشده است) ، فردا چه؟ مگر اين اولين بار است كه در تقابل با ظلم آشكار به زندانيان، آنان دست به اعتصاب غذا ميزنند؟ مگر اين اولين بار است كه حكومت از ترس فشارهاي درون و بيرون، چند روزي آرام ميشود و بعد مانند زنگي مست به جناياتش ادامه ميدهد؟
سلامتي و تداوم هستي زندانيان ، آرزوي همه ما است اما راهش اين نيست. راهش مقاومت است و فشار بر حكومت تا جايي كه اساس اين قضا تغيير كند. گر چرخ به كام ما نگردد، بايد كاري كنيم كه از گردش براي هميشه بيفتد.
ايكاش مهندس موسوي به جاي درخواست از زندانيان به شكستن اعتصاب غذايشان، از من، از تو و از ملت ايران و جهان ميخواست كه همراه شوند و كوس رسوايي اين حكومت را آنچنان به رسوايي درآويزند كه مجال ظلمي دوباره و چند باره از آن گرفته شود.