خفه شدیم رفت. کافی است دو ساعت در شهر بچرخی تا تنگی نفس و تهوع و سرگیجه سراغت بیاید. وحشتناک است و هیچ تدبیری هم بر آن نمی شود گویا. ما که امیدی نداریم
آی آدمها که در ساحل نشسته شاد و خندانیند، صدها هزار نفر در تهران از آلودگی هوا جان می دهند
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است، بر چنین ملت و روح پدرش باید رید
عکس دیده شد در مراسم شانزده آذر امسال در دست به اصطلاح دانشجویی که از نگرانی پدر می گفت. خامنه ای؟ قلب پدر ناراحت است، قلب امت ناراحت است!
نمی دانم منظور او از پدر که بوده است. خامنه ای را اگر بگوید که قلبش ناراحت نیست و گویا پروستاتش در عذاب است از شدت دایورت کردن. خمینی را اگر بگوید که او اساسا قلب نداشت از کره گی. یادمان نرفته پاسخ هیچش را پس از بازگشت به وطن در واکنش احساسش. نمیدانم منظور آن دانشجوی محترم از پدر که بوده است اما اگر این بزرگواران را پدر خوانده است، به یاد میرزاده عشقی در دل می گویم:
بعد از این بر وطن و بوم و برش باید رید | به چنین مجلس و بر کر و فرش باید رید | |
به حقیقت در عدل ار در این بام و بر است | به چنین عدل و به دیوار و درش باید رید | |
آنکه بگرفته از او تا کمر ایران را گه | به مکافات الی تا کمرش باید رید | |
پدر ملت ایران اگر این بی پدر است | بر چنین ملت و روح پدرش باید رید |
شانزده آذر – تو در مقابل فردای خودت و کشورت مسئولی
انفعال جامعه، رمز پیروزی حکومت های تولیتر است. انفعال دانشجویان، مرگ جامعه است. دانشجویان نسل جوان و جویای جامعه هستند و اگر این قشر فرهیخته، وا بدهد و در برابر مسائل و مشکلات کشورش منفعل شود، وای بر آن جامعه و کشور.
چنین مباد و چنین نیست. باور دارم جمعیت جوان و پویای دانشجویی ایران، این بار هم می تواند چرت همه هموطنان را بپراند. می تواند با خواسته مشخص و روشن خود که آزادی و آبادی ایران است، راه را برای حرکتی نو باز کند. راهی باز کند تا سیل غمزده کشور، خروشان بر آن براند و سد حکومت ننگین اسلامی را بر کند. باور دارم به این نسل جوان. باور دارم به این نسل امروزی که سوار بر عظیم ترین گسل میان حاکمیت و ملت است. گسل نسل و گسل دانش و فناوری روز.
شانزده آذر – دانشجویان می توانند بر آتش زیر خاکستر جامعه بدمند
این شعله گرفتنی است. این شعله نفهته در زیر خاکستر، باید که در گیرد. خاکستری از انفعال. انفعالی که حاکی از نبود اپوزیسیون متشکل، رهبری منسجم، سرکوب بی رحمانه حکومت و مشکلات عدیده اقتصادی است. این انفعال باید روزی و در نقطه ای بر چیده شود و به حرکت و سیالی در آید و چه جمعیتی بهتر از قشر فرهیخته جامعه، دانشجویان. کدام جمعیت است که این تعداد پایگاه در دست داشته باشد و این گستردگی را در سطح کشور به خود اختصاص داده باشد؟ خبر که بپیچد که مثلا در تعدادی از دانشگاهها، دانشجویان بسط نشسته اند و یا حضور اعتراضی پر رنگی داشته اند، به سرعت فرا گیر می شود و این فراگیری هم روح نو و تازه ای در جامعه می دمد و هم توان برخورد حکومت را به دلیل گستردگی کاهش می دهد. شانزده آذر در راه است. پلهای ارتباطی مجازی و خصوصا در تلفنهای همراه بسیار گسترده است و فرصت، فرصتی مناسب است برای اطلاع رسانی و همراهی طلبیدن. روزی باید این خشم نهفته در جامعه، چون جویی راه خود را از دل سنگ باز کند و بدانیم که اولین قطرات، نوید شکست این سد را می دهد.
چشم امید به دانشجویان و شانزده آذر – توقع انقلاب نیست؛ حضورتان را اثبات کنید
جوان و پویا. قشر الیت جامعه. تجمعی از جوانان پویا و نخبه جامعه. آیا این جامعه جوان می تواند در مقابل تاریخ و خودش، در مقابل اینهمه ظلم و تبعیض، در مقابل این فقر لعنتی و عمق بی کاری که گریبان مملکت را گرفته است، سکوت کند؟ آیا مجید توکلی ها در قشر امروز جامعه دانشجویی ایران هستند که فریاد بزنند مرگ بر استبداد و به خصوص استبداد امروز ایران به رهبری سید علی خامنه ای؟ آیا هستند هنوز جوانان مسئولی که تنها یک روز وایبر و واتس آپ را کنار بگذارند و حضور مدعی و متوقع خود را به رخ حاکمیت بکشند؟ چشم امید امروز ایران به دختران و پسرانش است و فرصت شانزده آذر، فرصتی ارزشمند است.
او بسیجی است؛ او روانی است – این مشخصات برایتان آشنا نیست؟
ضارب زنان می گوید بسیجی است. رهبر فرزانه هم می گوید یک بسیجی است. کارشناسان می گویند او روانی است. کارشناسان در خصوص رهبر فرزانه هم همین را می گویند.
ضارب آن زنان را می توان در وجود هر یک از اینان دید. از رهبر فرزانه بگیر تا مصباح و احمد خاتمی و جنتی و تا یکایک سرداران نظام و تا این جوجه بسیجی ها.
گفت شیخا جملگی تان را نه از گردن، کم است . . . باید از ماتحتتان بر چوبه های دار کرد
ملتی که 4 آذر در اعتراض به خشونت علیه زنان به خیابان نیامد، چگونه به تداوم اسید پاشی و چاقو کشی اعتراض دارد؟
اگر به موقع هزینه های ضروری را نپردازیم، بی تردید در آینده ناچار به پرداخت هزینه های بیشتر و گاه جبران ناپذیر خواهیم بود. روز 25 نوامبر مصادف با 4 آذر جمعی از فعالان مدنی مجازی دعوت به حضور نمودند در اعتراض به خشونت علیه زنان. فرصتی بود جهانی تا همصدا شویم و اعتراض و خشم خود را به رخ حکومت تمامیت طلب و عمال خشونت خواهش برسانیم. چنین نکردیم و چنان نشد. امروز در خبرها از تداوم این خشونت ها از خشک مغزان و سگان ولایت می رسد. امروز آه می کشیم و عصبانی هستیم. این نتیجه انفعال دیروز ما و بیان گر سرنوشت فردای ما است. به خود آییم و جایی، روزی و زمانی نشان دهیم که قدرت تنها و تنها در دستان مردم است. قدرت مردم را درک کنیم و از آن بهره جوییم.
ترجمه فارسی نتیجه اجلاس هسته ای 5 + 1
جمهوری اسلامی و خوابهای پلیدش مانند اره ای در ماتحت جهان فرو رفته است. نه میتوان آنرا فرو کرد و نه میتوان بیرونش کشید. پایان خبر//..
جهان آزاد مرده است؟ – تایید حکم اعدام به خاطر ابراز عقیده در فیس بوک!
چه باید گفت بر این خشک مغزی حکومت امروز ایران در هزاره سوم؟ چه باید گفت بر سکوت جهان آزاد بر این خشونت حاکمیت ایران؟ چه باید گفت به من و تو که می شنویم و انگار که نه؟
خبرگزاری هرانا – حکم اعدام سهیل عربی، فعال فیسبوکی به اتهام سب النبی و ائمه اطهار در دیوان عالی کشور تایید و پرونده وی به اجرای احکام ارسال شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شعبه ۴۱ دیوان عالی کشور حکم اعدام سهیل عربی را به اتهام سب النبی و ائمه اطهار تایید و پرونده وی را به اجرای احکام شعبه ۷۶ کیفری استان ارجاع داد.
سهیل عربی با توجه به حرفهاش که عکاسی بوده است، از فعالان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی از جمله فیس بوک بوده که مطالبی را در نقد دولت و بعضا با رویکرد طنز منتشر میکرده است. این زندانی عقیدتی، از جمله قربانیان پروژه سال گذشته اطلاعات سپاه برای برخورد با شهروندان فعال در فیس بوک است.
سهیل عربی و وکیلش با اعتراض به اتهام سب النبی، مکررا این اتهام را رد کردهاند. آنها همچنین به ماده ۲۶۳ قانون مجازات اسلامی در مورد اتهام سب النبی استناد میکنند که میگوید: «هرگاه متهم به سب، ادعا نماید که اظهارات وی از روی اکراه، غفلت، سهو یا در حالت مستی یا غضب یا سبق لسان یا بدون توجه به معانی کلمات و یا نقل قول از دیگری بوده است، ساب النبی محسوب نمیشود».
وی هم اکنون در بند ۳۵۰ زندان اوین نگهداری میشود.
چهارم آذر، فرصتی جهانی برای فریاد نه! نه به خشونت علیه زنان
روز جهانی مبارزه بر علیه خشونت علیه زنان، 25 نوامبر برابر چهارم آذر بهترین فرصت است برای فریادی یکپارچه بر علیه همه خشونت هایی که بر بانوی سرزمین من، ایران بانو روا می شود در دوره تعصب و تحجر سید علی خامنه ای و سگان پای بوس ولایتش.
چهارم آذر فرصتی است برای نه گفتن مجدد به اسید پاشی بر چهره زن ایرانی. فرصتی است برای مخالفت با خشونت آمران به معروف و ناهیان از منکر – تو بخوان متوحشان حاکم- و فرصتی مناسب است برای دفاع از حقوق بدیهی زنان از جمله حق تساوی ارث، حق برابری کار و دستمزد. حق برابری فرصتهای شغلی، حق برابری در مقابل قانون و همه حقوقی که نغض آنها، صورتی از صور خشونت و توهینی است به نیمه زن جامعه.
چهارم آذر، حضور می طلبد. باید حاضر شویم. زن و مرد و در یک اتحاد، هم صدای با جهان، یک نه بزرگ را به رخ حاکمیت امروز ایران بکشیم. حضور می خواهد چهارم آذر.