رهبر جنبش آن جوان 23 ساله ايست كه از درون اوين، تند ترين بيانيه 18 تير را ميدهد

توسط sight

مجيد توكلي نماد شجاعت جنبش دانشجويي است. او آزاده جواني است كه در بند حراميان حكومت گرفتار شده و حافظ بزرگ به نيكي بر امثال او ميفرمايد: حيف باشد چو تو مرغي كه اسير قفسي.

مجيد از ته سياهچال ولايت فقيه بيانيه اي كه تو بخوان دردنوشته اي نگاشته است در باب 18 تير. خيزش آزاديخواهانه دليران فهيم و آزاديخواه در تير 78 و ارتباط آن با خرداد 88.

مجيد را به چشم دل بشنويم:

یازدهمین 18 تیرمان رسید و دردمان درمان نشده، یازدهمین 18 تیرمان رسید و شمع هایمان همچنان می سوزند، آنگاه که آزادی ها در خطر فتنه قتل های زنجیره ای توطعه توقیف روزنامه ها قرار گرفت؛ دانشجویان چون همیشه در خط مقدم استبداد ستیزی ایستادند اما افسوس که دست جنایت در کوی دانشگاه فجایع چنان به بار آورد.

خیانت به تاریخ آزادی خواهی و مبارزات ملی پایانی بر دموکراسی و رسیدن به بن بست این جمهوری بود، دانشگاه میدان تاخت و تاز سر سپرده گان و خشونت طلبان شد که نه تنها حرمت دانشگاه را شکستند که حریم اتاق امن دانشجو را با شکستن درب ها هتک کردند.

با رهبری که تصمیم گیر اصلی مسائل پس از انتخابات بود از فاجعه کوی دانشگاه یاد کرد اما افسوس که چون فاجعه کهریزک – که آن هم در پی عصبیت از 18 تیر و دانشگاه بود – فراموش شد و نمایشی بیش نبود سخنان احساسی و تشدید رفتارهای غیر عقلانی انجامید مسئولیت پذیری در مهاق رفت.

هر چه بود شکستند و به آتش کشیدن و دانشجویان بی دفاع را هدف باتوم و چماق و گلوله قرار دادند و در حالی که ادعای دفاع از رهبری و دین داشتند یاران دبستانی مان را از بام پنجره‌های خوابگاه‌ها پرت کردند و شب‌های خون بار و روزهای پر درد را رقم زدند.

18 تیر را به خون سرخ کردند و به دود سیاه نمودند تا آنگاه که آتش به خاکستر نشست تا ماه ها و سالها آن درد ها نرود تاریخ 78 متوقف نماند و 18 تیر نمادی از مظلومیت آزادی خواهی استبداد ستیزی دانشجویان برای همیشه ی همیشه دانشگاه شد اما پس از گذشت 10 سال هنوز کینه استبداد از بزرگی 18 تیر باقی مانده بود و قصه پر درد 18 تیرها در سال 88 خشونت عریان حاکمیت را به تجاوز و قتل یاران دبستانی مان رساند تا شکنجه گاه کهریزک سندی برای بزرگترین جنایت این سالهای تلخ باشد.

گویا در هر گوشه از حاکمیت عده ای بودند که پس از سرکوب ویژه مردم در 18 تیر بازداشت شده ها را راهی شکنجه گاه کهریزک کنند و به جرم دانشجو بودن شدید ترین شکنجه ها را روا دارند و از شدت شکنجه ها و تجاوز عده ای را به قتل برسانند.

18 تیر جاودانه ماند و در گذر از سالها و در دهمین سال عظم تغییر به تولد جنبش سبز رسید اعتراض و دروغ و خرافه و تملق خشونت و بی تدبیری و ماجراجویی در بیداد تملق و خیانت خشونت و کشتار و جنایت و رذالت رنگ باخت بامداد 25 خرداد 88 برای کوی دانشگاه تکراری بود اینبار گلوله های ساچمه ای به آن همه سلاح های سرد و گرم افزوده شده بود اگر 18 تیر معرف شجاعت و صداقت تاریخ ایستادگی دانشگاه بود خرداد 88 و اعتراضات پس از آن نماینده شجاعت و خشونت گریزی تاریخ آزادی خواهی برای رسوایی بیداد و استبداد گردید.

این روزها دانشگاه به اتهام آنکه موتور محرکه جنبش سبز است، آماج شدیدترین حملات قرار گرفته و دشمنان دانشگاه عظم تعطیلی دانشگاه مستقل و توقف آگاهی بخشی معرفت افزایی و دانشگاه و حذف علوم انسانی را دارند دانشگاهی مرده می خواهند و می خواهند یادی از 18 تیر و 16 آذر نباشد اما دانشگاه همچنان کابوس حاکمان خیره سر است در دام توطئه و فریب به نام اسلامی کردن نمی افتد

با رهبری که تصمیم گیر اصلی مسائل پس از انتخابات بود از فاجعه کوی دانشگاه یاد کرد اما افسوس که چون فاجعه کهریزک – که آن هم در پی عصبیت از 18 تیر و دانشگاه بود – فراموش شد و نمایشی بیش نبود سخنان احساسی و تشدید رفتارهای غیر عقلانی انجامید مسئولیت پذیری در مهاق رفت اگر سخن از خواص هم شد برای تهدید رهبران سبز و فعالان سیاسی بود و قرار نبود بازخواست و مؤاخذت تندروی ها و سرکوب ها باشد چنانچه که در 18 تیر 78 نیز وقتی کودتای حاکمیت علیه دولت برای تثبیت قدرت در شکل دهی به مطلقه قدسی به راه افتاد، خبری از پیگیری ها نبود.

سال 88 هم گذشت و سالهای از رهبری و جستجوی از مسئولیت پذیری در برابر آن همه اتفاقات تلخ همچنان باقی ماند اگر چه جاودانگی مردم رسید و عزت ایرانی رنگ زنده ای یافت و در برتری مردم؛ لیاقت برای داشتن حکومتی بهتر در گوشه های جهان شنیده شد اما دانشگاه بر خاطرات تلخ و تجربیات سختش افزود.

در شدت گرفتن بحران های فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی شکاف های تعمیق شد و مشروعیت از دست رفته حاکمیت و آبروی ریخته شده حاکمان و بی حیایی رفتار ها و سخنان مسئولین اتفاقات سال گذشته همه به ناچاری استقرار سرکوب ارعاب رسید تغییر حکومت، اشاعه ترس برای مقابله با امید بر آمده از جنبش سبز بود در گذر از همه سختی ها و تلخی ها امید و اطمینان از تغییر همراه راه سبز شد تا جنبش سبز با امید شناخته شود اما دشمنی با روشنی و امید هراسی به سوی ترس آفرینی و شب اندیشی حاکمان مستبد رفت و هزینه های فراوانی را بر همه آزادی خواهان وارد ساخت با شجاعت و امید از آن خواهیم گذشت.

دانشگاه امروز انبوهی از فرزندانش را محروم از تحصیل و پشت درب های دانشگاه می بیند دانشجویان دربند هر روز بر شمارشان افزوده می گردد بی سابقه ترین محرومیت ها از تحصیل در دست اندازی و کنکور و گزینشی کردن و تعلیق و ستاره دار کردن دانشجویان سهمیه بندی ها خود را نشان داد به اخراج اساتید و مهاجرت نخبگان و تبعید اندیشمندان افزوده شد، اما بر خلاف خواست دشمنان دانشگاه، نه تنها دانشگاه ساکت نماند که حتی اوین رنگ دانشگاه گرفت و جوانه های پر شور جوان آن سازنده های امید و شور برای جنبش دانشجویی شدند و موتور پیش برنده جنبش سبز در دوران افزایش و سرکوب و ارعاب گردیدند و هزینه ها و سختی ها معیار پشتوانه پیروزی دانشجویان گردید.

ره آورد های جنبش داشجویی، دانشجویان زندانی و محروم از تحصیل را چون نور راه مازوجیای امیدواری معرفی نمود این روزها دانشگاه به اتهام آنکه موتور محرکه جنبش سبز است، آماج شدیدترین حملات قرار گرفته و دشمنان دانشگاه عظم تعطیلی دانشگاه مستقل و توقف آگاهی بخشی معرفت افزایی و دانشگاه و حذف علوم انسانی را دارند دانشگاهی مرده می خواهند و می خواهند یادی از 18 تیر و 16 آذر نباشد اما دانشگاه همچنان کابوس حاکمان خیره سر است در دام توطئه و فریب به نام اسلامی کردن نمی افتد تا دشمن ترین ها برای دانشگاه نیز از جرقه انداختن در انبار باروت اعتراض و ایستادگی و شجاعت دانشگاه هراس داشته باشد حال زنده ماندن 18 تیر را شاهدی بر ادعایمان می دانیم و می دانیم 18 تیر زنده می ماند تا نوید پویایی و پیروزی جنبشی باشد که آغاز کرده ایم.

جنبش دانشجویی امروز راه گذشته خود را با سرعت بیشتری می پیماید آگاهی بخش است و با شجاعت به پیش می رود جامع اش را میشناسد و روشنفکرانش را درمیابد پشتوانه روزنامه نگاران و فعالان سیاسی و مدنی است نفی خشونت روا داری را به فرهنگ جامعه پیوند زده است این روزها رهبران سبز را تنها نمیگذارد و فرصت ها را غنیمت میشمارد حال دانشجویان می خواهند منظم تر و هم دل تر فعالیت کنند. به تجربه های گذشته احترام بگذارند و ثبت کنند و در اختیار دیگران قرار دهند تا مزایایی فعالیت تشکیلاتی خود را نشان دهد امروز جنبش دانشجویی از تاکتیک زدگی می پرهیزد تا مبادا سر انجام بازی در فضای سخت و پر هزینه ی امروز به پشت و پا زدن به ارزش ها و پشت کردن به دوستان بیانجامد مراقب است تا کتیک ها خالی از تصمیم اصلی و استراتژی نباشد تا پیروزی نزدیک تر گردد و این بخش کوچکی از آنچه هست که می بینیم.

امروز خوشحالیم که در زندان نیز صدای رسا و بیدار دانشگاه را میشنویم که دوستانمان امید را زنده نگه داشته اند ندای آزادی خواهی ترانه استبداد ستیزی را فریاد می کنند خرسندیم که افتخار داریم در کنار یاران دبستانی مان باشیم و دانشجویان را همراه خود بیابیم و امیدواریم و میدانیم که بزودی دیدارمان در شادی و سرور سبزمان در جشن آزادی و دموکراسی حاصل می آید.

یازدهمین 18 تیرمان را سپری میکنیم و اینک تنها نیستیم در بی شماریمان رنگ سبز را برگزیده ایم و راه سبزمان سراسر امید است و با امید گام بر میداریم آگاهی پشتوانه ای است که شجاعت و صداقت را همراه با ما همراه کرده است و روح انسانی نفی خشونت را به ارمغان آورده و تثبیت ارزش ها نوید آینده ای سراسر آرامش و روحی پیشرفت داده است. می توانیم از 18 تیر شروع کنیم ، شروع میکنیم و نگاهی به گذشته می اندازیم و عظممان را جذب میکنیم تا تغییری بزرگ را بسرعت رقم بزنیم ما نیز به وظیفه مان عمل خواهیم کرد می دانیم دانشجوئیم و می خواهیم شرف و عزتمان را حفظ کنیم از هر روی می توانیم شروع کنیم هر جایی می توانیم شروع کنیم.

قصه نو شدن است و قصه تغییر است اینبار از خاطرات تلخمان شروع می کنیم از سختی ها عبور میکنیم می دانیم که سختی ها و تلخی های یکسال گذشته امید بیشتری را آفریده است می خواهیم عیدی بسازیم می خواهیم جشنی به پا کنیم می دانیم پیروز خواهیم شد.
پایان
مجید توکلی
16 تیر 1389 – زندان اوین، بند امنیتی 350

4 Responses to “رهبر جنبش آن جوان 23 ساله ايست كه از درون اوين، تند ترين بيانيه 18 تير را ميدهد”

  1. تاریخ را که نگاه کنی کاملآ مشهود است که هیچ مملکتی ، هیچ گروهی به اندازه آخوند بما صدمه نزده . آخوند همواره از خون ملت ایران تغذیه کرده و همواره به مردم خیانت کرده . زیاد دور نرویم آیت الله کاشانی را ملاحظه کنید برای براندازی حکومت ملی دکتر مصدق با سفیر آمرکا مذاکره و برای براندازی حکومت قانونی دکتر مصدق به آمریکا کمک میکند عکسهایش را مرتب در بالاترین چاپ میکنند. احمد کسروی یک آزاد مرد ایرانی را کی کشت؟ آخوند نواب صفوی ، من آنکس را که با ماشین نیروی انتظامی از روی هموطن ما سه بار رد میشود سرزنش نمیکنم مقصر کسی است که آنرا شستشوی مغزی داده و آنرا به این کار ترغیب و وا داشته است و آن آخوند است. آخوند یک زمان مخالفین خود را ملحد میخواند و حکم به قتلش میداد و حالا با شستشوی مغزی زیر ماشین له میکند سزاوار نیست که همه کاسه کوزه ها را سر احمدی نژاد خراب کنیم اصلآ این بابا چه کاره بود که رئیس جمهور شده کی این پست را به احمدی نژاد داده ؟ یک نفر که کارش بازجوی زندان بوده و بعد تیر خلاص میزده ، بعد استاندارش ، و شهردارش میکنند و بعد باش بگویند که میخواهیم شما را رییس جمهور بکنیم قبول نمیکند ؟ به نظر من خامنه ای است که این پست ها را به ایشان داده . آیا قبل از احمدی نژاد دیکتاتوری نبود ؟ زمان خاتمی دیکتاتوری نبود ؟ قبل از آن چی؟ آیا زمان رفسنجانی همه روزنامه ها آزاد بودند ؟ قبل از آن چی؟ مشگل ما و گرفتاری ما از آنجا شروع شد که یک آیت الله گفت : ما طلبه هستیم جای ما مسجد است ما به ارشاد مردم میپردازیم زنها آزادند مردها آزادند حتی کمونیستها آزادند و شما مردم میتوانید هر حکومتی را انتخاب کنید آب و برق و اتوبوس را مجانی میکنیم در فکر معیشت زندگی نباشید همه را ما تهیه میکنیم به شما شرف و ابرو میدهیم . و وقتی به قدرت رسید حرفهایش را ١٨٠ درجه تغییر داد و گفت مردم فقط برای اسلام قیام کرده اند با اجازه شما بنده تف میکنم به دهن این دروغگور بزرگ. به نظر بنده دشمن درجه یک و درجه یک و اصلی ما آخوند است و آخوند است و آخوند است . در این میان کسی که از آخوند چه خمینی اش باشد چه خامنه ای اش و چه خاتمی اش باشد طرفداری میکند من نمیتوانم برتابم ،منافع آخوند با منافع ملت ایران در تظاد است . شعاری که مردم ایران به اوباما دادند من میخواهم به آقای مهندس موسوی بگویم جناب مهندس یا با آخوند یا با ما درود فراوان به شما عزیزان که مینویسید و آگاه میکنید درد ما نا آگاهی است در دین اسلام ارزش خایه چپ مرد دو برابر یک زن ارزش دارد ولی از روی نا آگاهی بیشتر طرفداران آخوند ها خانمها هستند چرا ؟ نا آگاهند

  2. 18تیر در خانه نخواهیم ماند!
    سکوت در ظلم=مرگ
    یا حسین میر حسین شعارمه
    شهادت افتخارمه!

Trackbacks

بیان دیدگاه